جشن نوروز در کردستان یکی از اصیل‌ترین جشن‌های نوروز در ایران به شمار می‌رود که همچنان اصالت خود را حفظ کرده است. آتش‌ نوروزی در این منطقه از ایران هنوز با شکوه خاص خود در دشت و دمن و صحرا و با حضور انبوه مردم برگزار می‌شود.

کردستان سرزمین مادها و نوادگان آن‌ها یعنی کردان میهن‌پرستی که گواهی دوست و دشمن از پاکترین شاخه‌های نژاد آریایی‌اند، بیش از سایر نقاط ميهن ما خصوصیات ملّی و قدیمی خود را حفظ کرده است. موسيقى، آداب و رسوم محلّی، افسانه‌ها و ترانه‌ها، اصطلاحات و تعبيرات و امثال و حكم و حتى لباس نه تنها رنگ اصیل خود را از دست نداده بلکه پیوند ذاتی و معنوی آن‌ها با سر چشمه فیاض ادبیات و هنر و آداب و رسوم باستانی مشهود است (کیوان، ۱۳۴۵:۶۴۱).

نوروز واژه‌‌ای است مرکب از دو جزء که روی‌ هم به معنای روز نوین است و بر نخستین روز از نخستین ماه سال خورشیدی، آن‌گاه که آفتاب به برج حمل انتقال می‌یابد، اطلاق می‌شود و در اصطلاح بر جشن سرِ سال پارسی ـ ایرانی، که در روز نخست فروردین‌ماه برابر با 21 مارس مسیحی ـ آغاز فصل بهار ـ برگزار می‌شود، گفته می‌شود. اصل پهلوی این واژه «نوک‌روچ یا نوگ‌روز» بوده است (اذکایی، ۱۳۵۳:1).

در زاویه‌ی جنوب غربی سقز در کوهستان‌هایی که عظمت ابهام‌آمیز آن‌ها با داستان‌هایی از شجاعت و شهامت مادها و حماسه‌هایی از میهن‌پرستی کردان آمیخته است، کوهی هست به نام «نکروز» (به فتح اول و دوم و واو مجهول) که شنیدن نام آن ذهن را بی‌اختیار متوجه کلمه «نوروز» در زبان پهلوی می‌سازد. چه این کلمه در پهلوی nôghrôz یا  nôk-rôcاست. با توجه به تشابه فراوان این دو نام

می‌توان گفت به احتمال زیاد روزگاری در پای این کوه یا بر بالای آن مراسم جالب آتش‌بازی نوروز انجام می‌گرفته و به مرور زمان و در نتیجه تكرار، كلمه نکروز nakarôz (=نوروز) بر این کوه اطلاق شده است (کیوان، ۱۳۴۵:۶۴۲).

نه‌روز در کردستان

جشن نوروز در روایت‌هایی به جم، پادشاه پیشدادی نسبت داده می‌شود اما در روایت‌های کُردی این جشن به کیومرث، نخستین پادشاه پیشدادی منسوب می‌شود.

نوروز در داستان‌های کُردی به چهار هزار سال پیش از میلاد بر می‌گردد. فردی به نام «که‌ی‌موورس» ]کیومرث[ از نژاد کُرد پیدا شد که از همان ابتدا اهریمن به دشمنی با او برخاست. «که‌ی‌موورس» در کوهستانهای «رواندز» با «اهریمن» به جنگ پرداخت و در آغاز پیکار به سپاهیانش فرمان داد که در صورت پیروزی بر دشمن و کشتن اهریمن بر ستیغ کوه‌ها و بالای تپه‌ها و گردنه‌ها، برج‌هایی از آتش برافروزند تا هم نشانی بر اعلام پیروزی باشد و هم فرمانی بر بازگشت سپاه از جبهه‌ها به نزد وی. سرانجام پیکار با اهریمن به پیروزی سپاه که‌ی‌موورس پایان یافت. آتش‌ها بر بالای کوه‌ها زبانه کشید و با تابش شعله‌ها، پیروزی حق بر باطل و شکست اهریمن به آگاهی عامه رسید. روز پیروزی بر دشمن ۱۰ روز پیش از موقع نوروز کنونی بود. که‌ی‌موورس فرمان داد نه تنها آن روز بلکه ۹ شبانه روز پس از آن را همراه با برافروختن آتش و مراسم جشن و سرور بگذرانند. سپاهیانِ پیروز در اجرای این دستور، مدت ۹ روز را در کوهساران و چمنزارها، بر فراز تپه‌ها و در دامن دشت‌ها پای‌کوبان و شادی‌کنان در مراسم ویژه «جه‌ژنی ۹ روژ» (جشن نه‌روز) گذراندند. در این مدت آتش‌ها همچنان بر جای بود و آتش‌بازی ادامه داشت. از قله کوه‌ها تا قعر دره‌ها و از زوایای روستاها تا مراکز شهرها را فروغ تابناک آتش همراه با آهنگ پیروزی در بر گرفته و شب تیره را به روز روشن مبدل ساخته بود. از آن هنگام «جه‌ژنی نه‌روژ» یا جشن نه‌روز شکوهی خاص یافت و هر سال همراه با مراسم ویژه آتش‌بازی برگزار می‌شد. ۴۰۰ سال پس از که‌ی‌موورس، ضحاک‌نامی با سپاه عظیم خود از اورشلیم به کردستان روی آورد و این سرزمین را اشغال کرد و ظلم و ستم آغاز کرد. کردها مدت زمانی تحمل کردند، سرانجام کاوه آهنگر پیدا شد… کاوه مدت‌ها در اندیشه بود تا موقع مناسبی برای قیام علیه ضحاک بیابد تا آنکه شب «جه‌ژنی نه‌روژ» را برای این کار مهم برگزید، چون می‌دانست آریاییان در این شب، سالگرد «۹ روژ» (نه‌روز) را با شکوه تمام جشن می‌گیرند و شهرنشینان و روستائیانی که در نقاط سخت و دره‌های صعب‌العبور ساکن‌اند، در این شب که پایان فصل سرما و آغاز تجدید حیات طبیعت نیز هست شادی می‌کنند و آتش می‌افروزند. گذشته از این کاوه می‌دانست که در این شب ضحاك ستمگر و اطرافیانش در لهو و لعب غوطه‌ورند و مانند همیشه از حال ستمدیدگان بی خبر. این بود که در سپیده‌دم «جه‌ژنی ۹ روژ» (برابر با بیست و یکم مارس) به همدستی یارانش به سوی مرکز ستمگری ضحاك يورش برد و آن را به زیر نفوذ خود در آورد. کاوه‌ی قهرمان مردانه به سوی ضحاك تاخت، چکش آهنگری را که در دست داشت بر فرقش فرود آورد و نقش زمینش ساخت. آنگاه از پیش‌بند چرمی خود پرچمی ساخت و پیشاپیش انبوه ستمدیدگان پیروز، به سوی اقامتگاه شاهزاده‌ای از کردان پاک‌نژاد آریائی به نام فریدون پسر آبتین حرکت کرد. همگان به جانب فریدون شتافتند و وی را به پادشاهی خواندند. مژده پیروزی کاوه بر ضحاک ستمگر در همه جا پیچید، آهنگ و هلهله شادی و نشاط بر افسردگی و نومیدی و ستم و تیرگی پیروز گشت و اقصی نقاط مملکت را در بر گرفت. آتش‌ها برافروختند و پیروزی را اعلام نمودند. مدت ۲۰ روز حتی بر بالای کوه‌ها و تپه ها فروغ و روشنایی آتش‌ها و نیز جشن و سرور همگان ادامه داشت و بدین ترتیب جلوه جاودانی و خاطره شکوهمند نوروز که زمینه اصلی آن از دوره کیومرث بود بر صفحه روزگار نقش بست (کیوان، ۱۳۴۹:۵۹).

آیین‌های نوروزی در کردستان

میرنوروزی: جشن نوروز از دیرباز در میان کردها باشکوه ویژه‌ای‌ همراه با‌ آداب و سـنن تاریخی و فرهنگی برگزار می‌شود. مردم کرد در نوروز به خانه تکانی، دید و بازدید، آتش‌افروزی، میر نوروزی، بازی‌های سنتی و بومی م‌پردازند.‌ یکی از مراسم زیبای این عید پس از گذر از خانه تکانی و شست‌وشوی جا و مکان‌، برگزاری‌ مـراسم‌ میرنوروزی است که نه به‌ تفصیل‌ گذشته‌، بلکه مختصر برگزار می‌شود. تفاوت مـراسم نوروزی در کردستان ایران بـا نـقاط دیگر ایران در این است که کردها در چارشنبه‌‌سوری‌ آخر‌ سال آتش روشن نمی‌کنند ]بلکه[ به جای آن، شب نوروز بر فراز بام‌ها و کوه‌های گرداگرد شهر و آبادی‌ آتش‌بازی‌ می‌کنند‌ (رامیدی‌نیا، ۱۳۸۹:۱۴).

کوسته‌گردی: مردم کردستان هر سال از بهمن‌ماه در تلاش برای تدارک مراسم عید نوروز هستند و در پانزدهم همین ماه، مراسم کوسته یا همان کوسه را برگزار می‌کنند، این مراسم با رقص و پایکوبی آغاز می‌شود و گرم‌شدن زمین و آمدن فصل بهار را نوید می‌دهد. در این مراسم، جوانان و نوجوانان، صورت خود را سیاه کرده و لباس‌های برعکس و ناهماهنگ به مانند دلقک می‌پوشند و زنگوله‌ای به خود آویزان و به خانه‌های مردم سر می‌زنند و با رقص و حرکات موزون و ناهماهنگ، لبخند بر لب صاحبخانه می‌نشانند و آنگاه از آن‌ها در خواست هدیه می‌کنند…این مراسم تا دو دهه قبل با شکوه خاصی برگزار می‌شد؛ اما در سال های گذشته کمرنگ شده است (طلایی، ۱۳۹۳:۱۷).

شال انداختن: در زمان‌های دور در روستاهای منطقه کردستان، جوانان به پشت بام رفته و شالی را از دودکش پایین می انداختند و هدایای خود را شامل پول، تخم‌مرغ رنگی، میوه، شکلات و شیرینی می‌گرفتند، امروزه با تغییر در نحوه ساختمان‌سازی و حذف دودکش در سقف خانه‌ها، این رسم همچنان برقرار است، بطوری که شال را از پشت بام در جلوی پنجره‌های ساختمان، پایین می‌کشند و هدایای خود را از صاحبخانه دریافت می‌کنند.

 

منابع:

اذکایی، پرویز، ۱۳۵۳، نوروز، تاریخچه و مرجع‌شناسی، تهران: نشر وزارت فرهنگ و هنر

رامیدی‌نیا، مهرداد، ۱۳۸۹، نوروز در فرهنگ کردی، نشریه چیستا، شماره ۲۶۸

طلایی، چرو، ۱۳۹۳، آداب و مراسم نوروز در کردستان، نشریه گزارش، شماره ۲۶۸

کیوان، مصطفی، ۱۳۴۵، نوروز در کرستان، نشریه یغما، شماره ۲۲۴

کیوان، مصطفی، ۱۳۴۹، نوروز در کرستان، تهران: سازمان چاپ تبریز

نویسنده: محمدرضا نسب عبداللهی (کارشناس ارشد باستانشناسی)